نشد زیاد کیف کنیم

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
نشد زیاد کیف کنیم
394
464
276 KB
01':10''
1396/9/19
نشد زیاد کیف کنیم
داستانی شنیدنی از حجت الاسلام «علیرضا پناهیان»؛ «روزی دست پسرم را گرفته بودم و به مجلسی که پدر ما که عالم بزرگواری بود رفتیم. پیرمردهای مجلس تا ما رادیدند به پدرمان تیکه انداختند که الان دوره این طلبه های جوان است و اینها خوب صحبت می کنند. این نفسم تا خواست خوشش بیایدنگاهم به پسرم افتاد و تذکری شد که دوره ما هم روزی تمام خواهد شد»


<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/257852' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>

UserName

بیشتر بشنوید

بیشتر

پربازدید هفته

بیشتر