تو خاک ما ستاره هایی دفنندکه دلشون می خواست معما باشنددست تو شناسنامه هاشون می بردندتا که شناسنامه ماها باشندتا که شناسنامه ماها باشندستاره ها رفتن و نوبت ماستحالا که دنیا خیلی بی قرارهدستامونو به هم بدیم بدونیمعهدی که بستیم برگشتن نداره
*****حالا شما بزرگ این دیارینباعث دلشوره مردم نشینشما شناسنامه شدین و بایدحواستون باشه یه وقت گم نشینخدا نیاره روزی و که برگی رو این درخت زرد و تشنه باشهحواستون باشه به درد مردمبرکت دهکده به مردماشه
******ستاره ها رفتن و نوبت ماستنذاریم عطر یادشون کم بشهنذاریم از نفس بیفته جنگلیا ساقه صنوبری خم بشهحواسمون باشه که تبر زیادهتبر به دستش هم وفا ندارهدستامونو به هم بدیم نذاریمتبر بیاد یه دست صدا ندا