حکایتی زیبا از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «امام سجاد علیه السلام در حال طواف بودند و عبدالملک مروان وارد شد. یکی از یاران امام سجاد به حضرت عرض کرد شکایت ظلمهای فرماندار مدینه را به او بگین. حضرت فرمود من در حال طواف از خدای متعال شرم دارم حاجت دنیایی بخواهم چه برسد از او بخواهم...»