داستان آموزنده کودکانه با نام «بازاری و عابر» تهیه شده در صدا و سیمای قم «مردى درشت استخوان و بلند قامت كه اندامى ورزیده و چهره اى آفتاب خورده داشت و زد و خوردهاى میدان جنگ یادگارى بر چهرهاش گذاشته و گوشه چشمش را دریده بود، با قدمهای مطمئن و محكم از بازار كوفه میگذشت. از طرف دیگر، مردى بازارى در دكانش نشسته بود. او براى آنكه موجب خنده رفقا را فراهم كند، مشتى زباله به طرف آن مرد پرت كرد...» (2:19)