قسمت دوم نمایش رادیویی «اگوستوس»: الیزابت، زن بینوایی که در منطقه فقیرنشین زندگی میکند، درست زمانی که شوهرش را در یک سانحه از دست داده پسری به دنیا می آورد که اسمش را آگوستوس می گذارد. این زن فقیر، همسایه ای دارد بسیار مهربان که دیوار به دیوار اتاق الیزابت زندگی میکند. این مرد که شخصیت مرموز و پیچیدهای دارد و هرگز مشخص نمیشود که سن واقعیاش چقدر است، به عنوان پدرخوانده آگوستوس در جشن تولد نوزاد شرکت میکند و بعد از انجام مراسم از الیزابت میخواهد که شب هنگام زمانی که موسیقی آرامبخشی از اتاقش پخش میشود یک آرزو کند. الیزابت برای انتخاب آرزویش دچار حیرت میشود. اما بالاخره آرزو میکند که فرزندش محبوب همه باشد.(26:29)